هوالرئوف الرحیم
خونه تی بخش اعظمش تموم شد. اینهایی که مونده بخش دوم خونه تی و همانا خونه تی پریم می باشد. مثلا دیروز تمام کابینتها و آیینه ی پذیرایی رو از اول دستمال کشیدم.
رضا هم مرخصی گرفت و این هفته اصلا نرفت تا اینهمه مراقبتهامون به باد نره.
دیروز بعد از خرید، در مرحله ی شستشو و ضد عفونی، نونهای پیتزا رو اسکاچ زدم و تا آب بکشم یکم اونجا مون و . تمامش شد کف و آب. یکجا انداختمش سطل زباله. ذلیل بشی کرونا.
امروز هم وسط تعریف کردن خاطره برای رضا از اردو جهادی و همزمان ریختن مواد لازم کیک تو کاسه و هم زدن رضا، یادم رفت شکر بریزم تو کیک. گذاشتیم تو فر و بوی شیرینی نیومد. تقریبا پختش تموم شده بود که فهمیدم. حالا چیکار کنم چیکار نکنم؟!؟ یهو یادم به کیک باقلوایی افتاد و شهد درست کردم و آخرش وقتی خنک شد روش شهد دادم. بح بح شد. کلی هم لایک گرفت.
دیگه فردا هم انشاالله کوکی بپزیم با رضوان بچم شاد بشه و فقط بمونه تخم مرغ رنگ کردن و سفره هفت سین انداختن.
آخ آخ آخ یادم رفت بنویسم.
علاوه بر تمام هنرهایی که کرونا سرمون آورد، دیشب مجبور شدم نون پختم. خیلی خوب بود. برای صبحانه خوردیم. تازههههههه موهای رضا رو هم قشنگ عین سلمونیا براش کوتاه کردم. امروز بابا فقط یه رج رو که جامونده بود، ایراد گرفتن. تمام.
درباره این سایت