هوالرئوف الرحیم
رضا که از سر کار اومد. تایمی برای استراحتش گذاشتیم و تا بیدار شدنش همه کارها رو انجام دادم.
جوشهای روی صورت. ریفلاکس. وزن. سه چیزی بودن که حسابی استرسیم کرده بود و این چند روز فکری بودم.
رفتیم. نبود. کلی حالمون گرفته شد.
در جواب حال گرفته رفتیم "ده ترکمن"
از زیبایی چی بگم؟ اونهمه علفهای رقصان. دامن دامن شقایق. گل آرایی شده با گلهای زرد و بنفش. اووووففففف.
خیلی خوش گذشت. خیلی.
پی نوشت:
می خواستیم افطار با مامان اینها بریم، که با اون طرز برخوردشون، پشیمون شدم.
من حتی آرد کاچیم رو هم تو لیست قیمتها حساب کردم. حقم نیست این برخورد
درباره این سایت