هوالرئوف الرحیم
رضا سفر قبلی مشهد رو جبران کرد و اینبار بسیار همراهانه بهم اجازه داد اونجوری که دلم می خواد کیف کنم و زیارت کنم.
صبحها بچه ها رو نگه می داشت من بعد از نماز صبح زیارت هام رو می خوندم و می اومدم خونه.
اینطوری همگیمون راضی بودیم.
خرید هم به حد کفایت انجام دادیم و حسابی کیف کردیم.
خلاصه سفر خیلی خیلی خوبی بود.
لطف امام رضای نازنین هم که بماند.
و چه جالب بود زیارت وداعم.
ماجرای ملخه. ماجرای خانم تفتی که انتظار برای رسیدنش برام شیرین بود، لبخند به لبم آورد از عشقی که داشتم دریافت می کردم و دلم رو روشن می کرد. ماجرای مداح گروه فراشا که بهم که برای وداع اونجا بودم؛ اشاره کرد. نون و پنیر لحظه ی آخر که انگار تو راهی هم بهمون دادن.
خلاصه خیلی صفا کردم. دست امام رضا جان و رضای خودم هم درد نکنه.
درباره این سایت