هوالرئوف الرحیم

بعد از تولد نگذاشتیم مامان جون برن خونه شون.

امروز عصر فامیل چندتایی برای دیدنم قرار گذاشتن و ما بعد از رفتن به دکتر و خاطر جمعی از سلامت دخترک (که باید یه اسمی برای اینجا براش پیدا کنم ) از لحاظ زردی و بقیه ی لحاظ، پذیراشون بودیم.

یهو. حال مامانجون عوض شد.

لرز کردن. سفید شدن. و . فشارشون 20. 

اورژانس و فقط خداروشکر می کردیم همه بودن. وگرنه با آبقند کاروخراب می کردیم.

رفتن بیمارستان و تا این لحظه از شب که برنامه شون مشخص نشده. ساعت 2 و نیم. 






از دخترکهای ساداتم خواستم دعا کنن و کردن.

انشاالله به خیر بگذره.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فانوس خیال Radio Next seize the momment املاک ترکیه | Turkish Emlak نمونه سوالات رنگ کردن موی زنانه انجمن رمان ایران " واسطه گری به روش امروز " وبسایت معرفی انواع کرم و صابون های رامین بوشهری