هوالرئوف الرحیم
چیزی که واضحه اینه که من از کرونا نمی ترسم. اما احتیاط می کنم.
یه مقدار خیلی زیادی ضد و نقیض برام تو این ماجرا وجود داره که غیر قابل انکاره.
من به کرونا به دید سرماخوردگی نگاه می کنم. با این تفاوت که شاید بدنم به خیلی از انواع سرماخوردگی ها مقاوم باشه و درمعرضش قرار بگیرم چیزیم نشه، اما احتمال اینکه این نوع رو بگیرم زیاده. اونم احتمالا تازه.
جز رضا که بیرون رفت و آمد داره و کارش با ایمنی مرتبته و یه مقدار وحشتناکی هم وسواس ارثی داره، با کس دیگه ای خارج از خونه ارتباط ندارم. اونم که شورش رو در میاره و اعصابمون رو خرد می کنه.
امروز همش به بچه ها می گفت ازم دور بشید. منم از قصد بچه ها رو نزدیکش می کردم و امشبم فرستادمش تا بین بچه ها بخوابه.
بعد میگه خانم فکر کنم منم گرفتم. میگم خب علائمت چیه؟ میگه پای چپم درد می کنه. (تو پرانتز بگم که از مشکل قلبی می ترسید و به طور کامل قلبش رو بررسی کرد و سالم بود _الهی الحمدلله ). آخه کوفتگی سرماخوردگی رو که دیگه تجربه کردی می دونی چیه، این چه حرفیه آخه؟
هیچی صبح میره سر کار اونجا هی شستشوی مغزیش می دن می فرستنش خونه. تو چند ساعتی که خونه هست میشورم میسابم فکرش رو باز می فرستم سر کار و فردا از اول.
اها
امشب رفت نون بخره. دستکش پلاستیکی کرد دستش. گفتم خب حالا دقیقا می خوای چیکار کنی؟!؟ هنگ کرده بود. گفتم کارت بکش. بعد دستکش رو در بیار و نون رو بذار تو کیسه. بعد مات و مبهوت جوری که نفهمیده بلاخره چیکار کنه نگاهم کرد. خندم گرفت. بعد داشت می رفت گفتم اگر نانوا به کارت دست زد بعد به نون دست زد دیگه کاری نداشته باش. یه بسم الله میگیم می خوریم دیگه چیزیمون نمیشه.
بعد اومد خونه گفت نانوا با همون دستی که کارت کشید از بقیه پول گرفت و نونم گذاشت تو کیسه تحویلم داد. بیچاره امید داشت نونها رو بگذاره تو فریزر تا ویروس کشته بشه که متاسفانه بهش خبر دادم کرونا متمایل به سرماست و تو سرما از بین نمیره.
ولمون کنین تو رو قرعان بذارید زندگیمونو کنیم.
اگه ابولا و سارس و آنفولانزا نگرفتیم با همین شیوه ی زندگی، با اینهمه مراقبت کرونا هم نمیگیریم. فوقشم گرفتیمم که گرفتیم. سرماخوردگیه دیگه.
درباره این سایت